«وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلى مُكْثٍ (اسراء : 106)
و قرآنى كه آنرا پراکنده فرستاديم تا با درنگ آنرا بر مردم بخوانى» (و نيز فرقان: 32 و ...)
اين آيه گواه است كه قرآن پراکنده آمده و تاريخ نيز آنرا حكايت مىكند. پس نزول قرآن در شب قدر چه معنى مىتواند داشته باشد؟ ميان اين دو مفهوم جدا از هم چگونه مىتوان جمع كرد؟
اين پرسشى است كه ظاهرا از همان آغاز اسلام پيش آمده است. متأسفانه ياران پيامبر از شخص رسول خدا چيزى باز نگفتهاند. اما گويا نخستين بار عطية بن اسود (م حدود 75) بوده كه اين سؤال را از ابن عباس مىكند.
او مىگويد: «شكى در دلم پيدا شده، خداوند مىگويد: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ» و يا «إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ» در حالى كه نزول در ماههاى شوال و ذى القعده و ديگر ماههاى سال هم ادامه داشته است».
ابن عباس براى حل مشكل او در جواب مىگويد: «قرآن تمامى و يكباره شب قدرى نازل شد و بعد بر حسب زمانهاى نجومى (يعنى پراکنده) در ماهها و روزهاى پى در پى نزول يافت.»
----
نجم: غير از معنى معروف« ستاره»........
برای مشاهده ادامه مطلب روی لینک ادامه مطلب کلیک کنید