هیئت جدید به آسمان به آن معنا که قدما قائل بودند به هیچ شکل قائل نیست، که اساساً آسمانی به آن معنا وجود داشته باشد. به حسب هیئت جدید آنچه وجود دارد فقط خود ماه و خورشید و ستارگان هستند که در فضا معلق اند بدون آنکه در آسمانی نصب شده باشند و آسمانی آنها را در خود قرار داده باشد. ما جز یک عده کرات معلق در فضا چیز دیگری نداریم.

برخی از دانشمندان بزرگ زمان ما براساس بعضی از قرائن و دلائل فلسفی و ریاضی، باز جدا طرفدار این هستند که عالم در مجموع ابعاد خودش محدود است. یکی از کسانی که این نظریه را دارد و پافشاری کرده است و خلاف نظریه اش را هم کسی نتوانسته ثابت کند همین دانشمند معروفی بود که در چند سال پیش فوت کرد و نظریه نسبیت را در جهان آورد، یعنی اینشتین.

نظریه او همان نظریه محدود بودن ابعاد عالم است که می گوید اینچنین نیست که «عالم» نامتناهی باشد و هر چه ما پیش برویم عالمی باشد شبیه این عالم، در نهایت امر این عالم ما محدود است و کروی الشکل هم هست.

قرآن می گوید: نزدیکترین آسمانها را به ستارگان مزین کرده ایم. اگر این جور باشد معلوم می شود که آنچه را که قرآن آسمان می داند مافوق همه این ستارگان است، این ستارگانی که چندین میلیون سال نوری با ما فاصله دارند، چون قرآن می گوید: نزدیکترین آن آسمانها به این ستارگان مزین هستند. آن وقت معنی مزین بودن چیست؟

خداوند در آیه 5 سوره ملک می فرماید:«و لقد زینا السماء الدنیا بمصابیح». همانا آسمان نزدیک تر را با چراغ هایی زینت دادیم.


بقیه در ادامه مطلب